English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6547 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
association croquet U مسابقه بین دو تیم یا دو نفر در زمینی بطول 53 متر و عرض 62متر با 6 دروازه و یک میله عمودی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
standard U دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standards U دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
upright U تیرک عمودی دروازه
goalpost U تیرک عمودی دروازه
goalposts U تیرک عمودی دروازه
uprights U تیرهای عمودی دروازه فوتبال امریکایی
hanging-post U [تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
hoops U میله عمودی کروکه
hoop U میله عمودی کروکه
stumping U هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stumped U هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stump U هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stumps U هر کدام از سه میله عمودی کریکت
battering ram U میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
battering rams U میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
goalpost U تیر دروازه تیر عمودی دروازه
goalposts U تیر دروازه تیر عمودی دروازه
stick U هریک از سه میله عمودی کریکت چوبدست اسکی
dead mark U انداختن تمام میله ها دراخرین بخش مسابقه بولینگ
pits U منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pit U منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
distances U مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
distance U مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
croquet U بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
team handball court U مربع مستطیل 04 در 02 متر که باخطی به موازات خط دروازه به دو قسمت تقسیم شده وهر منطقه یک دروازه دارد
passout U پاس از پشت دروازه به یاردر جلوی دروازه
prolongate U بطول انجامیدن
inextenso U بطول کافی
longitudinal U وابسته بطول جغرافیایی
bellyboard U تختهای بطول 5/19 سانتیمتر
kick save U نجات دروازه با پای دروازه بان
prolongs U طفره رفتن بطول انجامیدن
prolonging U طفره رفتن بطول انجامیدن
volleyball net U بطول 5/9 مترو پهنای 1 متر
prolong U طفره رفتن بطول انجامیدن
ground liaison U گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
goldie lock U فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است
army landing forces U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
tenpin U میله بطری شکل مخصوص بازی 01 میله بولینگ
army commander U فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
double wood U ماندن یک میله بولینگ پشت میله دیگر
goal judge U داور پشت دروازه لاکراس داور دروازه واترپولو
feinted U حرکت از میله بالا به میله پایین
feint U حرکت از میله بالا به میله پایین
feints U حرکت از میله بالا به میله پایین
feinting U حرکت از میله بالا به میله پایین
element U دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
elements U دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
skull practice U کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligan U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
sack race U مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
tug of war U مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
vertical redundancy check U بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
shafts U میله ستون میله چاه
shaft U میله ستون میله چاه
selling plater U اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener U مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
ground signals U سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
yam U سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
army aircraft U هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
yams U سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
seniors U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
match play U مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
dragstrip U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet U مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
goals U دروازه
goal U دروازه
gateway U دروازه
barbacan U دروازه
barbican U دروازه
gateways U دروازه
goal area line U خط دروازه
portal U دروازه
port U دروازه
gates U دروازه
hoop U دروازه
hoops U دروازه
gate U دروازه
portals U دروازه
othogonal U عمودی
erected U عمودی
erect U عمودی
righting U حق عمودی
erecting U عمودی
straightest U عمودی
straighter U عمودی
straight U عمودی
upright U عمودی
righted U حق عمودی
plumb line U خط عمودی
right U حق عمودی
erects U عمودی
perpendecular U عمودی
lineal U عمودی
on end U عمودی
vertical U عمودی
plumb lines U خط عمودی
perpendicular U عمودی
gatekeeper U دروازه بان
wickets U دروازه کوچک
goals U دروازه بان
gateposts U بازوی دروازه
attacting zone U منطقه دروازه
between the pipes U تیر دروازه
tend goal U حفظ دروازه
wicket U دروازه کوچک
gatepost U بازوی دروازه
starting gate U دروازه شروع
tend goal U دروازه بانی
goal U دروازه بان
goalie U دروازه بان
keep goal U دروازه بانی
own goals U گل به دروازه خودی
goalkeepers U دروازه بان
own goal U گل به دروازه خودی
goalkeeper U دروازه بان
puck stopper U دروازه بان
in goal U دروازه بان
octroi U دروازه بانی
octroi U مالیات دم دروازه
keeper U دروازه بان
keepers U دروازه بان
saved U نجات دروازه
save U نجات دروازه
gate keeper U دروازه بان
gatekeepers U دروازه بان
goal tender U دروازه بان
goalar U دروازه بان
goalies U دروازه بان
goal mouth U دهانه دروازه
goal keeper line U خط دروازه بان
hoops U دروازه کروکه
logic gate U دروازه منطقی
goal posts U پایههای دروازه
saves U نجات دروازه
goal crease U محوطه دروازه
hoop U دروازه کروکه
goal keeper U دروازه بان
goal area U منطقه دروازه
vertical synchronizing U همزمانساز عمودی
vertical integration U ادغام عمودی
vertical growth U رشد عمودی
whip stall U حرکت عمودی
y axis U محور عمودی
Y direction U حرکت عمودی
cliffs U صخره عمودی
cliff U صخره عمودی
vertical force U نیروی عمودی
vertical expansion U گسترش عمودی
joint drain U زهکش عمودی
verticality U حالت عمودی
vertical scrolling U چرخش عمودی
angle socket سرپیچ عمودی
normal axis U محور عمودی
linal descent U وارث خط عمودی
vertical recording U ضبق عمودی
vertical mobility U تحرک عمودی
vertical justification U تنظیم عمودی
normal acceleration U شتاب عمودی
vertical justification U تطابق عمودی
vertical merger U ادغام عمودی
apeak U بحالت عمودی
vertical equity U برابرسازی عمودی
vertical equity U عدالت عمودی
tap root U ریشه عمودی
aplomb U حالت عمودی
perpendecular U خط عمودی یا قائم
orthotropism U رویش عمودی
out of the perpendicular U غیر عمودی
apeak U عمودی قائم
vertical interval U فاصله عمودی
portraint orientation U تمایل عمودی
plumbness U حالت عمودی
boom U ستون عمودی
boomed U ستون عمودی
booming U ستون عمودی
booms U ستون عمودی
orthogonality U حالت عمودی
lineal U عمودی اجدادی
riser U سیم عمودی
vertical combines U ترکیب عمودی
erectness U حالت عمودی
normal force U تلاش عمودی
normal force U نیروی عمودی
vertical axis U محور عمودی
vertical antenna U انتن عمودی
vertical adjustment U تنظیم عمودی
off plmb U غیر عمودی
out of plumb U غیر عمودی
plumb U شاقول عمودی
orthogonal rotation U چرخش عمودی
perpendicularity U حالت عمودی
Recent search history Forum search
1شركت در مسابقه
1playing the game در مورد انجام ورزش چه معنی میدهد
1pushrod
0كشيدن دروازه از چوكاتش
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com